چگونه نویسنده خلاق باشیم؟
نویسندگی خلاق عبارت جذابی است. اصلا هرمطلبی که با خلاقیت همراه باشد، جذاب به نظر میرسد. انسان خلاق، کارهایی متفاوت و تازه میآفریند و با تازگی آثارش توجه دیگران را به خود جلب میکند. احتمالا شما هم میخواهید یک نویسنده خلاق باشید. نویسندهای که نامش در عالم ادبیات میدرخشد و آثارش در شمار پرفروشترین آثار جهان است.
نویسندگی خلاق مانند هر کار دیگری شجاعت میخواهد وقتی شجاعانه نوشتن همهچیز شما بشود، آنگاه میتوانید پایداری و استقامت کنید. ممکن است دوستان، همکاران، والدین، فرزندان، حتی شرکا یا همسرتان با گفتن عبارتی که خودتان میدانید سعی در مایوس کردن شما داشته باشند، تا شکست بخورید و آینده را تیرهوتار ببینید. اما بدانید که چنین توصیهها و شرایط مایوسکنندهای همواره سد راه دائمی نویسندگان بوده. پس همانطور که نویسندگان بزرگ بر این شرایط غلبه کردهاند شما هم حتما میتوانید بر آن غلبه کنید.
شما هم میتوانید یک نویسنده خلاق باشید. وقتی قلم به دست میگیرید و برای نویسندهشدن تلاش میکنید یعنی شما عاشق کلمات هستید. یعنی از رنگ، عطر و بوی کلمات لذت میبرید. یعنی تجربه و احساساتی دارید که میخواهید با دیگران به اشتراک بگذارید و میخواهید آنها در بهترین و جذابترین قالب ممکن ارائه بدهید. پس با ما همراه شوید تا چند راهکار را مرور کنیم. راهکارهایی که در درجهی نخست مهارت نویسندگی شما را تقویت میکنند و در درجهی دوم کمک میکنند تا شما نویسنده خلاق تری باشید:
جایی مناسب برای نوشتن پیدا کنید.
تجربهی بسیاری از نویسندگان نشان میدهد که محیط و تجهیزاتی که با شخصیت و سبککار نویسنده هماهنگ باشد، موجب میشود تا او صفحات خالی پیشرویش را نهایتا با محتوایی قابل قبول پر کند. بنابراین بنشینید و با خود فکر کنید که دوست دارید چگونه مطالعه کنید، به چه صدایی حساس هستید، حواستان چگونه پرت میشود، نظم و ترتیب کاریتان چهطور است، آیا به حضور کسی در کنارتان نیاز دارید؟
فردی ممکن است با کوچکترین صدایی حتی صدای تیکوتاک ساعت حواسش پرت شود و نیاز به محیطی ساکت و آرام داشتهباشد. در حالی که دیگری حتی با صدای موسیقیای که دائم پخش میشود هم به راحتی به کار خود ادامه میدهد. یک نفر در تنهایی تمرکز بیشتری دارد در حالی که دیگری در محیط شلوغ هم به راحتی تمرکز میکند. تمام این موارد به خود شما بستگی دارد.
چشماندازها را در نظر بگیرید.
برخی نویسندگان اگر از محل کارشان چشماندازی به اطراف داشتهباشند، حواسشان پرت میشود و هرچیزی که چشم آنها را بگیرد تمرکزشان را بهم میزند. در حالی که برای برخی دیگر داشتن چشمانداز دلپذیر، میتواند الهامبخش و مشوق خلق اثر باشد. پنجرهای رو به باغ یا دیدن طلوع خورشید برفراز شهر، آرامش و دید لازم برای نوشتن را به چنین اشخاصی هدیه میکند. اگر از لذت منظرهی بیرونی خاص محرومید، میتوانید با قرار دادن چند شاخه گل تر و تازه روی قفسهی کتابهایتان و یا تصویری از آخرین سفر یا عکس دستهجمعی خانوادگیتان، فضایی الهامبخش بیافرینید. حتی اگر محدودهی کار شما آشپزخانه یا گوشهی زیرزمین هم باشد، نصب پوستر یا نقاشی آرامشبخش میتواند به کمک شما بیاید.
بدون دفترچه یادداشت از خانه بیرون نروید.
عادت کنید با دفترچه یادداشتتان این طرف و آن طرف بروید. وقتی نویسندگی را شروع میکنید میبینید که فکرها، عبارات، سوالات و کشفیات به طرز عجیبی در تمام روز و شب در ذهنتان جرقه میزند. برای اینکه این جرقهها محو و نابود نشوند دفعهی بعد که به یک لوازمفروشی رفتید، چند دفترچه یادداشت تهیه کنید. سپس هرکدام را به همراه یک قلم کوچک و مداد هرجایی که فکر میکنید مناسب است بگذارید. کنار میز، در کیف پول یا جیبتان، داخل ماشین، آشپزخانه یا هرجای دیگری که به نظرتان میرسد.
هرگاه در حالت ناامیدی یا در حال ماموریت هستید یا در بزرگراه به سمت محل کارتان میروید و ناگهان کلمه مناسبی به ذهنتان میرسد فورا آنها را یادداشت کنید. هرچند این رفتار ممکن است از نگاه دیگران غیرعادی به نظر بیاید اما فکرها و راهکارهای بزرگ به همین شکل، ظاهر و به سرعت ناپدید میشوند و شما نمیدانید که نور خلاقیت در نویسندگی چه زمانی میدرخشد؟
ترس را کنار بگذارید.
وقتی محل نوشتن و ابزار کار را مشخص کردید دیگری بهانهی خاصی ندارید. زمان، زمان نوشتن است. وقت آن است که ببینید چگونه فکری که در سرتان میچرخد را میتوانید به یک داستان کوتاه تبدیل کنید یا مثلا یک خاطرهی دوستداشتنی دوران کودکیتان را بنویسید یا چه طور خطر کنید و در یک قالب جدید متن را بگنجانید.
بر ترس خود غلبه کنید و بنویسید. ترس است که مانع نوشتن میشود نه فقدان استعداد. بسیاری از افراد به خاطر ترس نهفته در وجودشان دست به قلم نمیبرند. گاهی سوالاتی به ذهن انسان متبادر میشود مانند اینکه من چه کسی هستم؟ چه حقی برای سخن گفتن دارم؟ اگر سخن بگویم چه کسی گوش میدهد؟ و هزار و یک سوال دیگر که قدرت قلم را رفته رفته محو و نابود میکند.
اما باید بدانید که شما انسانی خاص هستید و داستانهای خاصی برای گفتن دارید. اگر با شور سخن بگویید مطمئن باشید که بسیاری از ما گوش فرامیدهیم. همه ما برای زندگی به داستان نیاز داریم و با داستانها زندهایم. کلام شما زاویهی دید دیگری از هستی را به ما نشان میدهد و زندگی را در نگاهمان بزرگتر میکند.
نویسنده خلاق باید دائم بنویسد.
هنوز هم ممکن است اندکی تردید داشتهباشید و این مطلب شما را آزار بدهد. از خود بپرسید که آیا واقعا میتوانم بنویسم؟ آخر چهطور وقت میکنم؟ اصلا مردم نوشتههای مرا میخوانند؟ آنها در مورد من و کارم چه قضاوتی میکنند؟
نویسنده خلاق شدت کار سادهای نیست. طاقت و اراده میخواهد. همه از انجام آن واهمه دارند. از نویسندگان مشهور گرفته تا نویسندگان تازهکار. اما آنها چگونه بر ترس خود غلبه میکنند؟ بسیار ساده. آنها مینشینند و مینویسند. هر روز و دائم و تا آنجا که میتوانند مینویسند. احساس میکنند که سرشان برود هم باید بنویسند. آنها هم میترسند اما نمیگذارند که ترس مانعشان بشود. با این روند در نهایت ترسشان معمولا فروکش میکند.
قریحهی خلاقیتتان را بیدار کنید.
قدرت خلاقیت در همهی ما وجود دارد. مهم این است که چگونه با آغوش باز از آن استقبال کنیم و موضوعات را به شیوهای جدید و نو ارائه بدهیم. برای افزایش خلاقیت میتوانیم راهکارهای زیر را در پیش بگیریم:
- در رفتوآمدهای روزمره به دنبال مسیر جدید باشید. برای مثال امروز از یک مسیر جدید به منزل بازگردید و در راه با چشمانی باز، اطراف را بنگرید.
- به چیزهایی نگاه کنید که معمولا به آنها بیتوجه بودید مثل زیبایی و گوشتالو بودن یک هلو، آمیزش رنگها بر تنهی یک درخت، رایحه و صدای صبحدم و…
- خود را در هنر غرق کنید. آبرنگ به دست بگیرید، استاد آشپزی شوید، باغچه بکارید، از مناظر زیبا عکش بگیرید.
- بگذارید تخلیتان پویا شود. خیالبافی کنید. مثلا دربارهی مردمی که از خیابان میگذرند داستان بسازید.
- خود را در جهان غرق کنید. به نحوهی گفتوگوی مردم توجه کنید. در خیابان، کافه، بزرگراهها، بازارها. به نحوهی راه رفتنشان دقت کنید. آواها و رنگها را بیابید. خیابانهای شلوغ، جنگلها، مزارع و خلاصه هر فضایی که در دسترس شماست را با تمام وجود تجربه کنید.
با هر روشی که میتوانید، تلاش کنید تا نهال شور و شوق، کنجکاوی، هوشیاری، انرژی و افکار تازهی یک انسان خلاق، آرام آرام در وجودتان نهادینه شود.
وقت بتراشید.
سعی کنید وقت پیدا کنید. از آنجایی که نوشتن برای شما بسیار مهم است پس برای خود وقت بتراشید. ولو اینکه فکر کنید که نمیتوانید. اگر سحرخیز هستید. کمی زودتر از حد معمول از خواب بیدار شوید. اگر شبزندهدار هستید میتوانید بعد از شام یا وقتی همه خواب هستند به سراغ نوشتن بروید. میتوانید برای نوشتن کتابخانه یا پارک را انتخاب کنید.
روزهای پایان هفته زمان بیشتری به نوشتن اختصاص بدهید. حتی میتوانید لیستی از افرادی تهیه کنید که میتوانند کمکحال شما باشند تا وقت اضافی در طول روز بیابید. از پرستار بچه گرفته تا نظافتچی و… هرچند ممکن است این امر برای شما هزینهبردار باشد اما احتمالا نوشتن برای شما مهمتر است. به خاطر داشته باشید که هرروز نوشتن تنها راه پیشرفت در زمینه کسب مهارتهای نویسندگی خلاق است. پس وقت پیدا کنید و دائما بنویسید.
از پیش آماده باشید.
وقتی زمان شما تنگ است. از قبل همه چیز را برای زمان نوشتن آماده کنید مثلا اگر با مداد و کاغذ مینویسید، مداد را از قبل بتراشید و دسته کاغذ خود را آماده بگذارید. حتی اگر ساعت منظمی برای نوشتن دارید بهتر است به دوستان یا خانواده سفارش کنید که در این زمان کمتر با شما تماس بگیرند و در اتاقتان را بزنند.
دستتان را برای نوشتن قویتر کنید.
راه دیگری که میتوانید دستتان را موقع نوشتن روی فرم نگه دارید افزایش مهارتتان با نگارش انواع دیگر نوشتههاست. مثلا قبلترها مردم نامهنگاری میکردند و از این طریق از حال یکدیگر باخبر میشدند. همان نوشتههای دفترچه یادداشت هم میتواند تمرین مناسبی برای شما باشد. جان کلام اینکه هر متنی که میتوانید بنویسید تا فضا، روحیه و انرژی مثبت مورد نیاز برای هدایت خلاقیتتان را به وجود بیاورید.
روحیهی انتقادپذیریتان را افزایش دهید.
بسیاری از ما احتمالا وقتی بخواهیم کار خود را در معرض نقد دیگران قرار بدهیم بیاختیار به دنبال افراد مشخصی میگردیم که به ما انرژی مثبت بدهند و در حل مشکلات و درک مفاهیم همراهیمان کنند. اما وقتی از دیگران درخواست میکنیم تا کار ما را بخوانند باید منتظر نظرات مثبت و منفی آنها هم باشیم و در نهایت این نقطه نظرها میتواند بسیار مفید باشد.
در مجموع برای این که راحتتر با انتقادها روبهرو بشوید یادتان باشد که این کار شماست که دیگران دربارهی آن قضاوت میکنند نه شخصیت شما و باز هم فراموش نکنید که مهم نیست که کلمات افراد چقدر تند و تیز باشد یا اینکه حتی نظرشان درست باشد یا نه قضاوت نهایی با خود شماست. این شما هستید که باید حرفهای معقول و منطقی را بپذیرید و باقی کلام را رد کنید. در نظر داشتهباشید که شما نمیتوانید همیشه همه را راضی نگهدارید اما اینکه فقط خودتان از متنی که نوشتید راضی باشید هم درست نیست.
قالب خودتان را بعنوان یک نویسنده خلاق انتخاب کنید.
قالب خودتان را انتخاب کنید. ببینید با چه قالبی آشنایی بیشتری دارید و با آن راحتتر هستید. با داستان کوتاه، رمان، نمایشنامه یا انواع دیگر نوشته. این جزئی از آمادهشدن برای نوشتن است. برای اینکه بتوانید قالب مورد علاقهتان را پیدا کیند، سعی کنید آثار متنوع و زیادی را مطالعه کنید. حتی اگر کاملا با فرم خاصی آشنا هستید و فکر میکنید باید از همان چارچوب نویسندگی پیروی کنید باز هم لازم است قبل از نوشتن قالبهای دیگر را بیازمایید. چون زمانی که به جایگاه نویسندهای بزرگ مانند چخوف یا اسکار وایلد برسید، آنگاه درمییابید که قالبهای دیگر نویسندگی بر قالبی که شما انتخاب کردهاید تاثیر میگذارد و آنها را پربارتر میکند. پس آنزمان با اشتیاق به قالبهای دیگر هم میپردازید و این به آفرینش یک نویسنده خلاق کمک میکند.
با خلاقیت از پس نوشتن برمیآیید.
نوشتن صرف نظر از آنکه در چه قالبی مینویسید در مجموع کار دشواری است و برای تبدیل شدن از ایده و مفهوم تا یک اثر قابل قبول مسیر دشواری را طی میکند. در هنگام طی مراحل مختلف نوشتن مدام عقب و جلو میروید. مثلا از خودتان میپرسید آیا شخصیت من میتواند در اینجا چنین صحبتی بکند؟ آیا آوردن این صحنه ضروری است ؟ آیا تاریخی که بیان میکنم صحیح است ؟
در ابتدا ممکن است که این تصمیمها دشوار به نظر بیاید اما هرچه بیشتر مینویسید احساس میکنید که بهتر میتوانید تصمیم بگیرید و در نهایت این خلاقیت شماست که باعث میشود از این مراحل با موفقیت بگذرید و یک نوشتهی دقیق، بکر و زیبا بیافرینید.
__________________________________________________________________________
منبع: وایتلی، کرول و چارلی شولمن(۱۳۹۱). همه چیز درباره نویسندگی خلاق. تهران: انتشارات سوره مهر