فمنیسم یکی از آن عباراتی است که در جامعهی امروزی زیاد شنیده میشود. کلمهای که با هالهای از مفاهیم پوشیده شده و غالبا یادآور مسائلی مانند دفاع از حقوق زنان است و طرفداران و مخالفان خاص خود را دارد. اما فمنیسم به چه معناست؟ مکتب فمنیسم در معنای وسیعش به زنان و مسائل آنان توجه دارد. مسائلی مانند حقوق نابرابر زن و مرد، پدرسالاری، ستمی که در طول تاریخ بر زنان رفته است و ازین قبیل موارد، محورهای مورد توجه پیروان این مکتب است. اما فمنیسم در ادبیات چگونه است؟
فمنیسم در ادبیات و نقد ادبی
پیروان فمنیسم، صدای مردانه را صدای غالب متون میدانند در حالی که در آثار فمنیستی این صدای غالب و رسای زنانه است که شنیده میشود. برخی مکاتب نقد ادبی جدید مانند فرمالیسم روسی و نقد نو تنها به خود متن میپردازند و نویسنده و زندگی او را در نظر نمیگیرند. در حالی که در مکتب فمنیسم نویسندهی زن و قهرمان زن و دیالوگهای زنانه مدنظر است. برای منتقدان فمنیسم جنسیت نویسنده مهم است. مثلا اگر نویسندهی داستان به جای مرد یک زن باشد آن داستان چگونه میشود؟ دریافت خوانندهی مرد یا زن از یک متن واحد با همدیگر چه تفاوتهایی دارد؟ صدای زنانهی متن با چه ابزار و مضامینی بیان میشود؟
تقسمبندی انواع نقد فمنیستی از منظر الن شوالتر
- نقد و ارزیابی آثار نویسندگان زن که به تفاوت نوشتار زنانه و مردانه توجه دارد.
- ارزیابی ادبیات از دیدگاه زنان که خوانندهی زن و قرائت زنانه را مد نظر قرار میدهد.
جوزفین دانون از یک شاخهی دیگر نقد فمنیستی هم سخن میگوید که آن هم بررسی جلوهها و تصاویر زنان در آثار ادبی علیالخصوص آثاری است که نویسندهی آن مردان باشند و نشان میدهد که در این آثار چه تصویری از زنان ترسیم شده و به مخاطب عرضه میشود.
از نیمهی دوم قرن نوزدهم به بعد اندک اندک زنان در ادبیات نقش مهمی یافتند. اما مکتب فمنیسم تقریبا از دههی ۱۹۶۰ میلادی رواج یافت. هلن سیسکو، ژولیا کریستوا، الن شوالتر از مهمترین نظریهپردازان فمنیسم هستند. معمولا زنان معروف رماننویس عصر جدید مانند ویرجینیا ولف را هم فمنیسم میدانند. فمنیسم یک دیدگاه و اعتقاد است، ازین جهت در سبکها و نظامهای مختلف مانند مارکسیسم، اگزیستانسیالیسم، ادبیات روانکاوانه و… قابل روئیت است. ازین جهت برخی تاکید کردهاند که نباید نظریه ادبی فمنیستی را یک نظام یکپارچه تلقی کرد که یک دیدگاه واحد دارد بلکه مجموعهای از آراء و عقاید و شیوههای مختلف است.
فمنیسم و ادبیات معاصر فارسی
در دهههای اخیر همراه با تغییرات جامعهی ایرانی و افزایش سطح علمی زنان، زنان ایرانی به صورت گسترده وارد عرصهی داستان نویسی شدند و بسیار خوش درخشیدند. زنانی مانند سیمین دانشور، منیرو روانیپور، شهرنوش پارسی پور، زویا پیرزاد و … که هرکدام آثار ماندگاری خلق کردند که طبعا از مضامین فمنیستی خالی نیستند. برای مثال در داستان “کولی در کنار آتش” عذابها و بدبختیهای یک زن آوارهی کولی به خوبی نمایش داده شده و عدالت جامعهی پدرسالار زیر سوال میرود. رمان “جزیره سرگردانی” اثر سیمین دانشور هم از دیدگاه یک زن به جهان و زندگی نگاه میکند. در مجموع نگاه فمنیستی تاثیر گستردهای در جامعهی ایرانی داشته و در عرصههای گوناگون از جمله ادبیات هم این تاثیر گسترده قابل روئت است.
نویسنده: الهام برزین
_______________________________________________________
منبع: شمیسا، سیروس (۱۳۹۰) مکتبهای ادبی.