ترویج کتابخوانی (قسمت سوم؛ خلق داستان)
قصهگویی یکی از تفریحات مسلم بشر از زمانهای بسیار کهن است. چشم که میبندیم به راحتی میتوانیم اجداد غارنشینمان را تصور کنیم که به دور گرمای آتش جمع شدهاند و شبهای طولانی غار را با شنیدن داستانهای هیجانانگیز به سر میآورند.
خلق داستان یعنی قدم زدن در دنیای شیرین تخیلات. داستانها زندگی را آنگونه روایت میکنند که ما دوست داریم. در چنین دنیایی شخصیتها، زندگی، جامعه و جهان همگی همان شکلی هستند که میپسندیم و شبها در رویاهایمان به تماشا مینشینیم. شخصیتهای قصه به دلخواه ما سخن میگویند، راه میروند، حتی گاهی حرف دل ما را با دیگران در میان میگذارند. پس قصهها راهی برای سرک کشیدن به درون انسانها هستند.
بنابراین به عنوان پدر و مادر، میتوانیم برای راه یافتن به دنیای کودک خود و فعال کردن تخیلاتش، او را دست به قلم کرده و به داستاننویسی تشویق کنیم. داستانهای کوتاه یا بلندی که آفریدهی ذهن کودک هستند و دریچهای رو به دنیای مطلوب او میشوند.
خلق داستان چه تاثیری روی کودک میگذارد؟
وقتی کودک داستان مینویسد، شخصیتها به ناگاه یکی پس از دیگری در ذهنش جان میگیرند و حادثهها پیدرپی رقم میخورند. گاهی این اشخاص خیالی به حدی همدلی خالق خود را برمیانگیزند که او را غمگین کرده یا به خنده وامیدارند. ادامهی این روند، رفتهرفته کودک را به شنیدن و فهمیدن داستانهای دیگران تشویق میکند و چه منبعی بهتر از کتابها میتواند پاسخگوی این نیاز باشد؟!
این بار کودک با اشتیاق بیشتری به سراغ کتابها علیالخصوص کتابهای داستان میرود. جایی که قصهها اغلب با تصاویر همراه شده و جذابیتی چند برابر دارند. خواندن کتاب داستان در نوشتار کودک بسیار موثر افتاده و آهسته آهسته به نوشتههای او سر و شکل میدهد.
کتابهای داستان، همراه خوب بچهها هستند. آنها را به دنیای فانتزی و مطلوب خود میبرند و با کشش روایتهایشان ساعتهای متمادی با ایشان همکلام میشوند. این انس و الفت کودک با کتاب در این سن میتواند باب مناسبی برای دوستی بین این دو باشد. کتابهای کاغذی از این طریق در دل بچهها جا باز کرده و تا دوران پیری در کنار آنها باقی میمانند.
پس هرچه زودتر کودک خود را به عنوان یک قصهگوی توانا به رسمیت بشناسید. به او میدان بدهید تا داستانهای کوتاه و بلند خود را بیافریند و مطمئن باشید که این کار به طرز شگفتآوری کودکان را به مطالعهی کتاب، علیالخصوص کتاب داستان ترغیب میکند.