کمیک استریپها با شکل و شمایل جذاب امروزیشان نخستینبار در قرن نوزدهم میلادی آفریدهشدند. اما برای پیدا کردن نیاکانشان باید به سفری دور و دراز در تاریخ برویم و سری به قرون وسطای اروپا بزنیم. البته پیش از آن هم تصاویر دنبالهدار در نقاط مختلف جهان وجود داشتند ولی تا قبل از صنعت چاپ، مردم باید برای دیدن آثار هنری سفر میکردند. اما با معجزهی چاپ، این نقاشیها بودند که در سفری به سوی مردم میآمدند.
سفری به دوران پیش از کمیک استریپ
کشور بریتانیا در قرون وسطی شاهد فروشندگانی دورهگرد بود که تصاویری از مذهب و امور جاری بر روی الواح کاغذی ترسیم میکردند و به مشتریان میفروختند. این الواح اغلب هم متن داشتند و هم تصویر. کم کم سر و کلهی الواح خندهدار هم پیدا شد. چون به نظر میرسید که به خوبی میتوانند مشتریها را جذب بکنند. کاریکاتور آدمهای مشهور که با توضیحاتی خندهدار همراه میشد. این الواح کاغذی در آغاز، گران بودند و فقط مخاطبان پولدار توانایی خریدشان را داشتند. البته این کار خیلی هم بیدردسر نبود و کاریکاتوریستهایی که هوس میکردند تا خاندان سلطنتی و سیاستمداران را دستمایهی شوخی قرار بدهند، دستگیر و روانهی زندان میشدند و حتی گاهی جان عزیز خود را هم از دست میدادند.
تا این دوران چاپ به صورت کلیشههای چوبی انجام میشد که بیکیفیت بودند و داوم چندانی نداشتند. اما کمکم روش چاپ به شیوهی حکاکی روی مس رسید. حکاکی کردن بر روی مس کاری بسیار پرمشقت بود ولی در نهایت اثری ظریف و زیبایی برجای میگذاشت. البته سود اقتصادی چندانی نداشت و به تبع هنرمندان این حوزه هم وضعیت مالی خوبی نداشتند.
اواسط قرن هیجدهم، جهان شاهد انقلاب بزرگی در عرصهی چاپ بود. صنعت عکس پیشرفت کرد و چاپ مستقیم عکس از روی نقاشی امکانپذیر شد. این تحول شگرف در زمان خودش بینظیر بود. دیگر لازم نبود که هنرمندان برای چاپ عکسها خط به خط تصاویر را کپی کنند. عکسها به راحتی چاپ و منتشر میشدند و این سرآغاز فوقالعادهای برای چاپ صدها مجلهی مختلف شد که قرار بود ماهانه و هفتگی به دست مشتریانشان برسند. مجلههایی که بهترین شروع برای ظهور کمیکاستریپهای محبوب امروزی بودند.
کمیک استریپها در دورهی ویکتوریایی
اولین کمیک استریپ به شکل امروزی “ماجراهای ابادیا الدباک” است که در سال ۱۸۳۷ با قلم هنرمند “رادولف تاپفر” سویسی متولد میشود تا تاپفر را با لقب پدر داستاننویسی مصور در اروپا و آمریکا به جهان معرفی کند. ابادیا الدباک نخست در سال ۱۸۳۷ به چند زبان مختلف اروپایی چاپ شد. ۴ سال بعد این مجموعه به انگلیسی ترجمه شد و سر از کشور آمریکا درآورد تا اولین کمیک استریپ آمریکای شمالی بشود. این داستان، ابتدا در مجلهی فکاهی “برادر جاناتان” چاپ شدهبود و به شرح ماجراهای ناگواری که برای مردی جوان و معشوقهاش رخ میداد، میپرداخت.
دیگر زمان آن رسیدهبود که آمریکاییها هم دست به کار شوند و خودشان یک کمیک استریپ موفق جهانی بسازند. پس به این ترتیب “پالمر کالکس” در سال ۱۸۸۷ کمیک استریپ “براونیز: کتاب آنها” را نگاشت که اولین کمیک استریپ آمریکای شمالی است که به موفقیتی جهانی دست مییابد و شروعی برای کمیک استریپهای بینظیر و مشهور آمریکایی میشود.
تا این زمان مجلات و روزنامههای آمریکایی متوجه مجبوبیت کمیک استریپها شدهبودند. پس تلاش کردند تا با قرار دادن ضمیمهای از داستانهای کمیک استریپ در شمارهی ویژه روزهای تعطیلی یکشنبه به سود خوبی برسند. رفته رفته کمیک استریپها سر و شکلی به خود گرفتند و آماده شدند تا قدم به دوران پرشکوه عصر طلایی کمیک بگذارند.
عصر طلایی کمیک استریپها
عصر طلایی، دوران رونق کمیک استریپهاست. در این زمان کمیکاستریپها نه در نسخههای هزارتایی بلکه در نسخههای میلیونی چاپ و به فروش میرسد. استقبالی که پیش از این دوره سابقه نداشته و بعد از آن هم دیگر تکرار نمیشود. عصر طلایی مخاطبین را با سیلی از عناوین مختلف روبهرو کرد. کاراکترهایی که برخی بعدها سر از کارتون، سینماو… هم در آوردند. از ابر قهرمانهایی مثل سوپرمن و بتمن گرفته تا “ملوان زبل” دریانورد و “تارزان” بینظیر.
عصر طلایی با کمیک استریپ مهم “بچهی زردپوش” آغاز شد که برخی آن را اولین کمیک استریپ استاندارد میدانند. بچهی زردپوش قصهی پسربچهای شیطان با دندانهای گزاری است که همیشه لباسی زردرنگ به تن دارد. پاتوقش یکی از محلات پایین شهر است و با زبانی لاتی و عامیانه حرف میزد و جملهای به همین صورت هم بر روی لباسش حک شدهاست.
در این زمان هنرمندان به تدریج درمییابند که کمیک استریپها وسیلهی خوبی برای بیان دیدگاههای سیاسی، اجتماعی و…هستند و به این ترتیب کمیک استریپهایی مانند “آنی: دخترک یتیم” را سال ۱۹۲۴ خلق میشود.
هرچند برخی کمیک استریپهای سیاسی، اجتماعی و.. مخاطب بزرگسال را در نظر میگرفتند. اما اکثر کمیک استریپها در این زمان مخاطبان اصلی خود را پیدا کردهبودند. کودکان و نوجوانان طرفداران پر و پا قرص کمیک استریپها بودند و به یمن پول توجیبیهایشان میتوانستند به خوبی از این صنعت حمایت کنند. پس به تدریج سازندگان، اقضائات و علایق بچهها را در ساخت کمیک استریپ در نظر گرفتند.
در این زمان علاوه بر کمیک استریپهای ابرقهرمانی مانند سوپرمن و بتمن، کمیکهای والتدیزنی و کمیکهای موفق روزنامهای مثل “پاپای” ملوان زبل هم خلق شدند. با ورود آمریکا به میدان جنگ جهانی عصر کمیکهای جنگی هم آغاز شد. کمیکهایی که به تبلیغ و حمایت از نیروهای نظامی آمریکا میپرداخت و دربارهی قدرت آنها غلو میکرد.
سال ۱۹۳۸ هم آغازی برای کمپانی مشهور دی سی است که به عنوان یکی از مهمترین کمپانیهای این عرصه در جهان شناخته میشود که از ادغام چند شرکت انتشاراتی در این حوزه به وجود آمد.
رکود اقتصادی آمریکا و عشق به کمیک استریپها
در اوایل دههی ۱۹۳۰ آمریکا به شدت درگیر رکود اقتصادی است. ناشران که نمیخواستند در این شرایط کار خود را از دست بدهند دست به انتشار تعداد بسیار زیادی کمیک استریپ رایگان زدند. صاحب این ایده آقای “هری ویلدن برگ” بود که در یک شرکت انتشاراتی کار میکرد. ویلدن برگ وظیفه داشت تا راهی پیدا کرده و انتشارات را از ورشکستگی نجات بدهد. او که متوجه میزان محبوبیت کمیک استریپها در بین مردم شدهبود. تصمیم گرفت تا از این هنر برای تبلیغات استفاده کند. پس ایدهی خود را با شرکت نفتی گالفا مطرح کرد.
و به این ترتیب کمیک استریپ ۴ صفحهای گالفا به وجود آمد که در پمپ بنزینهای این شرکت به صورت رایگان پخش میشد. حتی شرکت گالفا در رادیو از مردم میخواست تا برای تصاحب این کمیک استریپها سری به پمپ بنزینها بزنند. به این ترتیب ایستگاههای پمپ بنزین هر بار مملو از جمعیت بینظیری میشد که به دنبال این کمیک استریپ آمدهبودند. ویلدن برگ این شیوه را ادامه داد و با شرکتهای دیگر هم وارد مذاکره شد و در نهایت تاثیر مهمی در بقای صنعت کمیک استریپ برجای نهاد.
سیاهترین دوران کمیک استریپ
در دهه ۱۹۴۰ مجلهای راهی بازارهای آمریکا شد که جنایتهای واقعی را در قالب کمیک استریپ نمایش میداد. این مجله سرشار از صحنههای خشن و نامناسب مثل استعمال مواد مخدر، شرابخواری، کتک زدن زنان و.. بود. کمی بعد مجلههای کمیک در ژانر وحشت هم آفریدهشدند که تنها هدفشان ترساندن مخاطب بود و از نشان دادن هر گونه جنایتی ابایی نداشتند. چنین آثاری در نهایت موجب اعتراض گستردهی جامعه، معلمان، والدین و.. شدند که کمیک استریپها را برای کودکان و نوجوانان مضر میدانستند و حتی در برخی از شهرها به سوزاندن کمیک استریپها روی آوردند.
این اتفاق ضربهای هولناک به صنعت کمیک استریپ زد و رونق دوران طلایی را برای همیشه از بین برد. در نهایت نهادی برای نظارت بر محتوای کمیک استریپها به وجود آمد تا محتوای مناسبی برای کودکان ارائه بشود. در این زمان رقیبی جدی به نام تلویزیون هم روی کار آمده بود که شرایط را برای سازندگان کمیک استریپ سختتر میکرد.
اما این برهه کمیک استریپهای محبوب هم دارد. مثلا کمیک استریپ روزنامهای “پیناتس” محصول همین دوران است. پی ناتس (بادامزمینیها) کمیک استریپی محبوب و جهانی است که به روایت دنیای چند کودک میپردازد. این کمیک استریپ نخستین بار در اکتبر ۱۹۵۰ ظهور کرد و تا ۱۳ فوریه ۲۰۰۰ یعنی یک روز پس از درگذشت نویسندهاش بیوقفه به چاپ رسید. خالق این اثر “شولتز” است و در زمان اوج خود در ۲۶۰۰ روزنامه در ۷۵ کشور دنیا عرضه میشد و خوانندگانی با ۲۱ زبان مختلف آن را دنبال میکردند.
انتشارات مارول کمیکس و دوران نقرهای کمیک استریپها
انتشارات مارول کمیکس در حال حاضر بزرگترین ناشر کمیک استریپهای ابرقهرمانی در جهان است. این انتشارات با نامهایی دیگری در دهه ۱۹۴۰ و ۱۹۵۰ هم فعالیت میکرد اما به هیچوجه نمیتوانست با وجود کمیک استریپهای دیسی و ابرقهرمانهایی مانند سوپرمن و بتمن به موفقیت چندانی برسد. اما در دههی ۱۹۶۰ ورق برمیگردد. در این زمان سردبیر جوان و حرفهای مجله به نام” استن لی” به کمک دوست طراح خود “جان کربی” دست به خلق کمیکاستریپ بینظیر “چهار شگفتانگیز” میزند.
خانوادهای که هرکدام ابرقهرمان هستند و نیرویی فوقالعاده دارند در عین حال درگیر مشکلات خانوادگی قابلقبولی هستند. به این ترتیب عصر نقرهای کمیک استریپها آغاز میشود. این داستان فضای سنتی ابر قهرمانی را به هم میزند و آغازگر دورانی جدید در این عرصه است. مارول کمیکس بعدتر در دههی ۱۹۷۰ کمیک استریپ محبوب “اسپایدرمن” (مرد عنکبوتی) و “هالک” و “ایکسمن” را هم خلق میکند تا سریال ابر قهرمانهای خود را کاملتر کند.
دورهی برنز کمیک استریپها
دههی ۱۹۷۰ کمیک استریپ ابرقهرمانی شاهد تحولات بسیاری بود. در این دوره داستانهایی خلق میشود که تا پیش از آن سابقه نداشتند. این عصر نوگرایی را “عصر برنزی” مینامند. در این زمان جان کربی با دریافت پیشنهادی وسوسهانگیز از مارول کمیکس جدا میشود و به دی سی میپیوندد تا کمیک استریپ مستقل خود یعنی مجموعه “خدایان جدید” را بیافریند. این مجموعه هر چند پس از چند شماره متوقف شد اما تا به امروز یکی از بهترین حماسههای فضایی در تمام دوران داستانهای مصور محسوب میشود.
داستانسرایی در عصر برنزی تغییر کرد. اعمال محدودیت و نفوذ CCA( نهاد نظارت بر کمیک استریپها) کمرنگ شد و در نتیجه دست هنرمندان برای خلق آثار بازتر گردید. البته اکثر کمیکاستریپهای این دوره به شرح زندگی عادی مردم و واقعیتهای تلخ زندگی شهری میپرداختند.
از داستانهای معروف غیر ابرقهرمانی این دوره هم میتوان کمیک استریپ روزنامهای “گارفیلد” را نام برد که به روایت داستان گربهای نارنجی رنگ به نام “گارفیلد” و سگی به اسم “ادی” میپردازد که با صاحب خود “جون آربوکل” زندگی میکنند. این کمیک استریپ با صاحبان حیوانات شوخی میکند و در ضمن به برخی مشکلات انسانها مثل تنفر از اولین روز هفته، بیحوصلگی و… هم میپردازد.
دوران تاریک کمیک استریپ
سالهای بین ۱۹۸۰ تا ۱۹۹۳ را میتوان دوران تاریک کمیک نامید. زمانی که دوباره کمیک استریپها محبوب میشوند و نویسندگان دست به خلق شخصیتهایی با عقدههای روانی جدی میزدند. برای مثال شخصیت “جوکر” در اصل یک قاتل سریالی ترسناک است که به قهرمان یک داستان تبدیل میشود. فضای این قصهها تیره و تار است و ماجراها در شب رخ میدهد. در حقیقت در این دوره کمیک استریپها باز هم روشی برای اعلام مواضع سیاسی و اجتماعی نویسندههایشان میشوند.
دوران مدرن کمیک استریپ
از سال ۱۹۹۳ میلادی دوران مدرن کمیک استریپ آغاز میشود و ما در حال حاضر در این دوران به سر میبریم. در این زمان تکنولوژی پیشرفتی چشمگیر میکند و بازیهای ویدیویی، فیلمها و کارتونهای بسیاری با اقتباس از کمیک استریپها ساخته میشود که به محبوبیت بیشتر این آثار میانجامد. صنعت تصویرسازی در کمیک استریپ ارتقا مییابد. دیگر شخصیتهای کمیک لزوما ابرقهرمان یا شخصیتهای سیاه و منفی نیستند و هر کاراکتری میتواند شخصیت داستان کمیک استریپ بشود. امروزه سبک کمیک به ماهیت آن و سلیقهی خالقانش و سلیقهی شمای مخاطب بستگی دارد. هر کسی میتواند کمیک استریپ خودش را بسازد. پس با ما همراه شوید. خدا را چه دیدید شاید ادامهی مسیر پرپیچ و خم کمیک استریپها با قلم و فکر خلاق شما رقم بخورد…
___________________________________________________________________________________
کتاب “تاریخچه تحلیلی کمیک استریپ” ترجمه و تالیف مهدی ترابی مهربانی، کتاب “کمیک استریپ و آموزش” نوشتهی سروش سوزنگر و محمد زادمهر، مقاله “کامیکهای کمیک” اثر راجر سابین ترجمه پریسا امین الهی، مقاله “پیشگامان کمیک استریپ” اثر راجر سابین ترجمه کاوه سجودی