کمیک استریپ

انتقال احساسات در کمیک استریپ

کمیک-و-بیان-احساسات

 آیا تا به‌حال به زبان نقاشی‌ها با دیگران حرف زده‌اید؟ اصلا  چه طور می‌شود به زبان خطوط، اشکال و رنگ‌ها با دیگران صحبت کرد؟ چه طور می‌شود احساسات مختلف را در قالب نقاشی ریخت و به باقی انسان‌ها انتقال داد؟ این‌ها سوالات مهمی هستند که ذهن بسیاری از نقاشان خلاق و خوش ذوق را در طول تاریخ به خود مشغول کرده‌اند و هنوز هم جایگاهی اساسی در عالم هنر دارند.  

نقاشی و انتقال عواطف و احساسات

نقاشی فقط کشیدن آن چیزی نیست که می‌بینیم. به کمک نقاشی می‌توانیم با دیگران حرف بزنیم و احساسات و دنیای درونی‌مان را به آن‌ها نشان بدهیم. می‌توانیم از عشق، نفرت، مهربانی و جنون سخن بگوییم. رنگ‌ها را با یکدیگر درآمیزیم و احساسات متناسب با آن‌‌ها را خلق بکنیم. مثلا خشم را با قرمز، آرامش را با  آبی و سرما را با رنگ سبز نشان بدهیم و یا با ترسیم اشکال و خطوط مناسب، دیگران را در این عواطف شریک سازیم. این کاری است که نقاشان سبک اکسپرسیونیسم سال‌هاست به آن مشغول هستند و تلاش می‌کنند تا احساسات خود مانند جنون، ترس، نفرت، اضطراب و … را با خطوطی کج‌و‌معوج و رنگ‌هایی تند و مهیج به نمایش بگذارند. مثل تصویر زیر نقاشی مشهور “جیغ” اثر “ادوارد مونک” است.

بیان-احساسات-در-نقاشی-جیغ

انتقال احساسات در کمیک استریپ

زمانی که هنرمندان رشته‌های مختلف در تب و تاب  نشان دادن عواطف و احساسات خود به کمک هنر بودند به نظر می‌رسید که کارتونیست‌های دنیای کمیک در خواب ناز به سر می‌بردند و همچنان به همان سبک و سیاق قدیمی به کارشان ادامه می‌دهند. وقتی به کمیک‌های صد ساله‌ی اخیر نگاه می‌کنیم. هر‌چند کارتونیست‌هایی مانند “روری هیز” می‌یابیم که کمیک‌‌استریپ‌هایشان بی‌شباهت به اکسپرسیونیست‌ها نیست اما متوجه می‌شویم که اغلب کمیک‌ها به همان شیوه‌ی معمول، ساده و عادی هستند. 

البته این ساده و عادی بودن به هیچ وجه بد نیست. اگر کمیک‌استریپ بالا احساس جنون و اضطراب را به مخاطب منتقل می‌کند. در مقابل خطوط باریک و ساده‌ی کمیک‌استریپ “پی‌ناتس” در تصویر زیر سرشار از احساس خوب آرامش و منطق است.

بیان-احساسات-در-کمیک

کارتونیست‌ها هرکدام سبک و سیاق خودشان را در نقاشی دارند و متناسب با موضوع و مخاطبانشان کمیک‌استریپ می‌سازند. مثلا تصویر زیر شخصیت داستان کمیک‌ “دیک تریسی” را نشان می‌دهد.

داک-تریسی

شخصیتی که با زوایای تند و خطوط ضخیم و تیره ترسیم شده‌است تا متناسب با حال و هوای یک داستان سیاه و خشن باشد. 

کمیک-دانلد-داک

اما در مقابل مجموعه کمیک استریپ “دانلد داک” پر از منحنی‌های لطیف و خطوط باز است تا معصومیت شخصیت‌ها و احساس جوانی و شادابی‌شان را به مخاطب انتقال بدهد.

تاثیر-رنگ-در-کمیک-

حتی رنگ‌ها هم در انتقال احساسات در کمیک مهم هستند. یک کمیک استریپ مثل تصویر بالا می‌تواند رنگ‌های ملایم به کار ‌ببرد و دیگری با رنگ‌هایی تند و جیغ در صدد انتقال هیجان به خوانندگانش باشد. همان طور که در قسمت‌های قبل ذکر کردیم، طراحی پس‌زمینه هم در انتقال احساسات موثر است. وقتی یک فضا را با جزئیات دقیق ترسیم می‌کنیم به خواننده فرصت می‌دهیم تا آن محیط را به خوبی لمس کند و با آن همذات‌پنداری نماید.

گاهی برخی از کمیک‌استریپ‌ها بیشتر از روند داستان به شخصیت‌ها پرداخته‌اند و دنیای بیرونی خاصی ندارند. در این صورت پس زمینه‌ به نحوی ترسیم می‌شود که نشان‌دهنده‌ی احساسات کاراکتر‌ها باشد. مثل تصویر زیر که خطوط اطراف دخترک نشان‌دهنده‌ی تعجب او هستند. این روش بیشتر در مانگاهای ژاپنی استفاده می‌شود.

استفاده از نماد‌ها برای بیان احساسات در کمیک

بسیاری از مسائلی که با چشم قابل روئت نیستند در کمیک‌استریپ به کمک نماد‌ها نشان داده می‌شوند. وقتی هنرمندان به اندازه‌ی کافی از یک نماد استفاده کنند آن نماد بین مردم جا می‌افتد و به جزئی از زبان تصویریشان تبدیل می‌شود. 

مولوی-نامه

مثل خطوط بالای سر این مرد (تصویر از کتاب مولوی نامه) که نشان می‌دهد سرش ضربه خورده و دنیا به دور کله‌اش در حال چرخش است.

مولوی نامه

یا فضای ابر‌مانند وسط تصویر بالا (از مجموعه کتاب مولوی نامه) که نشان‌دهنده‌ی شدت درگیری و بزن بزن است و تقریبا نمادی مرسوم تبدیل شده‌است. برخی از این نماد‌های ابداعی هم برای نشان دادن احساسات و عواطف شخصیت‌ها به کار می‌رود. مثل تصویر زیر(از مجموعه مولوی نامه) که خطوط دور بازو نشان از دردناک بودن آن دارد. 

مولوی نامه و بیان احساسات

یا مثلا قطرات و خطوطی که اطراف چهره‌ی کاپیتان هادوک را پوشانده‌است و از تعجب همراه با عصبانیت او حکایت می‌کند.

کمیک-دانلد-داک

یا حتی تصویر زیر که نشان می‌دهد کاپیتان تا چه اندازه خشمگین است و از هیچ داد و فریادی دریغ نمی‌کند. 

کمک گرفتن از نوشته‌ها

گاهی تصاویر هر چقدر هم تلاش بکنند آن طور که باید بیان‌کننده‌ی احساسات و عواطف داستان نیستند. خوبی کمیک‌استریپ در این گونه موارد این است که می‌تواند از نوشته‌ هم کمک بگیرد. گاهی حتی یک جمله در کنار تصویر معجزه می‌کند و احساسات داستان را به خوبی منتقل می‌سازد. علاوه بر این نوشته‌ها ارتباط بین پانل‌ها را قوی‌تر می‌کنند و به داستان انسجام بهتری می‌بخشند. به خاطر داشته‌باشید که کمیک استریپ هنر تلفیق تصویر و نوشته است این دو باید طوری در کنار هم قرار بگیرند که انگار دو روح در یک بدن هستند و هیچ‌گونه جدایی و افتراقی بین آن‌ها وجود ندارد. 

خب دیگر وقت آن رسیده‌است که دست به قلم ببرید و این بار در ترسیم کمیک‌استریپ‌تان از روش‌های مختلف برای نمایش احساسات و عواطف بهره ببرید و مطمئن باشید که یک قدم به کمیک‌کار‌های حرفه‌ای نزدیک‌تر شده‌اید.

____________________________________________________________________________

منابع:

کتاب هنر کمیک ۱ اثر مک اسکات کلود ترجمه‌ی رامین رحیمی

کتاب هنر کمیک ۲ اثر مک اسکات کلود ترجمه‌ی فرناز خوشحال

بازگشت به لیست

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *