کارتون و کمیکاستریپ به هیچوجه با یکدیگر بیارتباط نیستند. در اصل میتوان کمیکاستریپ را مرحلهی تحولیافتهی کارتون دانست که از چاشنی قوی مزاح و شوخی هم بهره میبرد. اصلا دنیای کارتون و کمیکاستریپ در هم آمیختهاست. کمیکاستریپهایی وجود دارند که نخستین بار در فضای کارتون متولد شدهاند. مثل داستانهای “میکیماوس” و “عمو دانلد داک” که در شمار یکی از محبوبترین کمیکاستریپها در سراسر جهان قرار دارند.
این کمیکها که ما آنها را “کمیک های کارتونی” مینامیم وجوهی انسانی دارند و اولین آثاری هستند که بچههای ایرانی را با دنیای دوستداشتنی کمیکاستریپ آشنا میکنند. پس بیایید اول سری به نخستین روزهای حضور کارتون و کمیکاستریپ در ایران بزنیم. سپس با کمیک های کارتونی و شخصیتهای مشهور در این حوزه بیشتر آشنا شویم.
وقتی سر و کلهی کارتون در ایران پیدا میشود!
ایرانیها آن اوایل، کارتون را کارتون صدا نمیزدند بلکه به آن لقب جالبی دادهبودند به نام “مضحک قلمی”!! بله درست شنیدید مضحک قلمی. مضحک یعنی خندهدار و قلم هم که به صورت مشخص به نقاشی بودن کارتونها اشاره میکند.
اولینباری که مردم ایران کارتون میدیدند در سینماهای دههی ۱۳۲۰ بود. سالهای بعد از جنگجهانی دوم که فیلمها اکثرا هندی یا ایرانی بودند و کارتونها در قالب قطعاتی کوتاه و فانتزی به صورت میانپرده لابهلای فیلمهای سینمایی پخش میشدند. البته در آن زمان این کارتونهای کوتاه به بچهها اختصاص نداشتند و صرفا برای جلب نظر بزرگترها بر روی پردههای سینمایی جای میگرفتند. البته تا اواخر دههی ۱۳۲۰ ایرانیها هم به اهمیت کارتون پیبردند و کارتونها به ابزاری برای سرگرمی بچهها تبدیل شدند. حالا دیگر وقتش بود که ایرانیها اولین فیلم کارتونی زندگیشان را تجربه کنند. فیلم کارتونی “سفیدبرفی و هفتکوتوله” که در سال ۱۳۲۹ در سینما “میهن” تهران به نمایش در میآید.
کمکم شخصیتهای کارتونی به مجلههای کودکان هم راه یافتند و همین اتفاق زمینهای برای ورود کمیکاستریپ به ایران بودهاست. مجلههای کودکان از آغاز دههی ۱۳۳۰ از کمیکهای مصور استفاده میکنند و رفتهرفته کمیکاستریپ تقریبا به پایهی ثابت آنها تبدیل میشود. البته اکثر کمیکهای این مجلات همان داستانهای معروف کارتونی آن دوره یعنی “میکی ماوس” و “دانلد داک” هستند که در ردهی بهترین و خاطرهانگیزترین کارتونهای شرکت آمریکایی “والتدیزنی” محسوب میشوند. در حقیقت کمیک های کارتونی اولین کمیکهایی هستند که بچههای ایرانی را با دنیای بینظیر کمیکاستریپ آشنا میکنند.
والتدیزنی و کمیک های کارتونی
والت دیزنی قبل از آنکه نام یک کمپانی بزرگ در حوزهی کارتون باشد، نام یک شخص بودهاست. آقای والت دیزنی که در نخسین سال قرن بیستم میلادی به دنیا میآید و تا سن ۲۸ سالگی استودیوی معروف خود یعنی استودیوی “دیزنی” را تاسیس میکند. احتمالا با خودتان فکر میکنید که والت دیزنی از اول آدم ثروتمندی بوده که به چنین کاری پرداختهاست. اما در حقیقت او از کودکی در فقر بزرگ شد و همین امر از این هنرمند بزرگ یک انسان به غایت صرفهجو ساخت که این صرفهجوییاش در کارش هم بروز و ظهور بسیار داشت.
او ابتدا برای کسب درآمد دست به هرکاری میزد و حتی مدتی رانندهی آمبولانس صلیب سرخ بود. اما عشق عجیبی به بازیگر شدن داشت که در نهایت او را به یک مرکز فیلمبرداری در تگزاس کشاند. البته آقای دیزنی رفتهرفته دریافت که استعداد چندانی در بازیگری ندارد اما میتواند درحوزهی دیگری یعنی ساخت کارتون خوش بدرخشد. در آغاز اوضاع چندان هم بر وفق مراد نبود و دیزنی جوان فرازو نشیبهای بسیاری طی کرد و روزهای بیپولی فراوانی را از سر گذرانید.تا این که یک روز در اوج ناامیدی با یک موش در کارگاهش رو به رو شد. یک موش گرسنهی از همه جا بیخبر که قرار بود منشا تحولات بسیاری در تاریخ کارتون باشد.
میکی ماوس محبوبترین موش دنیا
این موش گرسنهی ناقلا حسابی نظر والت دیزنی را به خودش جلب میکند. او محو جست و خیز و حرکات موش میشود. مقداری نان برایش میریزد و تک تک حالتهایش را به خاطر میسپارد. حالا دیگر والت دیزنی شخصیت محبوب خود را پیدا کردهاست. موش گرسنهی گاراژ در ذهن دیزنی تبدیل به یک شخصیت اغراقآمیز شدهاست. او شروع به ترسیم تصاویر بسیاری از حرکتهای یک موش میکند و به اصطلاح اسلوموشن آن حرکتها را در میآورد.
والت دیزنی دیگر عاشق نقاشی حیوانات شدهاست. تا جایی که هفتهای یک بار به باغ وحش سر میزند و محو ظاهر و حالتهای عاطفی حیوانات میشود و حتی صداهای آنها را ضبط و بررسی میکند. او به معنای واقعی کلمه کارش را دوست دارد و همین امر رفته رفته از او یک انسان موفق میسازد.
اما محبوبترین موش دنیا یعنی “میکیماوس” الهام گرفته از همان موش گرسنهی گاراژ است. این شخصیت که به دست خود والت دیزنی خلق میشود، بینهایت رئوف و خوشقلب است و مانند انسانها رفتار میکند. فیلمهای میکی ماوس با استقبال خیرهکنندهای از طرف مخاطبان مواجه میشود. استقبالی که حتی خود دیزنی را شگفتزده میکند. کارتونهای او رفته رفته نه تنها بچهها بلکه بزرگسالان را هم به سالنهای سینما میکشاند. حالا دیگر وقت آن است که کمپانی دیزنی یک تصمیم جدید بگیرد.
کمیک های کارتونی دیزنی
کمپانی والت دیزنی که تا اینجا در دنیای انیمیشن با شخصیتهایی مانند “دانلد داک”، “میکیموس” و “گوفی” به خوبی درخشیدهاست. در دههی ۱۹۳۰ میلادی تصمیم میگیرد تا کمیکاستریپی با عنوان “داستانها و کمیکهای والتدیزنی” چاپ کند. بدین ترتیب کمیکهای کارتونی والتدیزنی برای اولین بار آفریده میشوند. کمیکهایی که شخصیتهایی کارتونی مانند میکیموس و دانلد داک دارند. این شخصیتها هر چند در ظاهر یک سری حیوان مانند موش و اردک هستند، اما رفتارهایی کاملا انسانی دارند و مخاطب با دیدن آنها به خوبی با ایشان همذاتپنداری میکند.
والدین آمریکایی، کمیکاستریپهای دیزنی را بیشتر از سایر کمیکهای رایج در آن دوران میپسندیدند. آنها ترجیح میدادند تا فرزندانشان به کمیکهای دیزنی بپردازند تا آن که محو تصاویر خشن کمیکهای ابرقهرمانی بشوند. به نظر میرسید که کمیک های کارتونی برای ذهن کودکان مناسبتر است و بچههایی که به آنها علاقهمند میشوند، در بزرگی گرایش بیشتری به مطالعهی داستانهای ادبی دارند. در مجموع، امروزه کمیکهای کارتونی دیزنی دیگر محبوبیت سابق را در آمریکا ندارد. اما همچنان برای بچههای اروپایی جذاب و دوستداشتنی و پرفروش است.
دانلد داک اردک معروف
در سال ۱۹۴۲ یکی از بزرگترین خالقان کمیکاستریپ به نام “کارل بارکس” شروع به طراحی داستانهایی ده صفحهای از شخصیتهای دیزنی میکند و در این راه کاراکتر “دانلد داک” معروف را هم احیاء میسازد. دانلدداک البته قبل از این هم وجود داشته اما همیشه در زیر سایهی سنگین میکیموس بودهاست. بارکس بر روی این شخصیت کار میکند و از او یک فرد متفکر و دلسوز میسازد. ماجراهایی به قصه میافزاید و اردکش را راهی سرزمینهای دوردست میکند.
بارکس یک دهکدهی خیالی میآفریند که همهی شخصیتهایش اردک هستند و کاراکتری جدید به نام “اسکروچ مک داک ” را به دنیا معرفی میکند. کاراکتری که شبیه به شخصیت “اسکروچ” در داستان “آواز کریسمس” چارلز دیکنز است. یعنی به غایت خسیسالدوله است و دو تا فکر هم بیشتر در ذهنش ندارد، یکی اینکه پول در بیاورد و دیگر این که از پولهایش به خوبی مراقبت کند. این عمو اسکروچ پولدوست هر بار دانلد داک و سه برادرزادهی بازیگوشش را راهی سفرهایی به مناطق دورافتاده میکند تا گنجهای پنهان را کشف کنند و بدین ترتیب مخاطبان دانلد داک درگیر ماجراجوییهایی بینظیر میشوند.
___________________________________________________________________________
– کتاب “تاریخچه تحلیلی کمیک استریپ” ترجمه و تالیف مهدی ترابی مهربانی
– مقالهی “میکیموس در آمبولانس صلیب سرخ” نوشتهی عزیزالله عباسی
– مقالهی “کمیکهای مصور در مجلههای کودکان قبل از انقلاب” اثر منصور حسینزاده