مکان مناسب برای مطالعه

مکان مناسب برای مطالعه کجاست؟

چه مکانی در منزل برای مطالعه مناسب است؟

یک محیط دنج و مناسب برای مطالعه خواسته‌ی هر انسان کتابخوان است. امروزه حتی برخی خانه‌های مدرن به سلیقه‌ی شخصی صاحب‌خانه اتاقی را صرفاً به مطالعه اختصاص می‌دهند. اختصاص دادن فضای خاصی از منزل به جهت مطالعه و قرار دادن کتاب‌ها، معماران را دست به قلم کرده و موجب خلق فضاهای خلاقانه و متنوع بسیاری شده‌است. اما ویژگی مکان مناسب برای مطالعه‌ چیست؟ اگر بخواهیم مکان خاصی از منزل خود را به مطالعه اختصاص بدهیم چه نکاتی را باید مد نظر داشته‌باشیم؟

ویژگی‌های مکان مناسب برای مطالعه

مکان مناسب برای مطالعه فضایی است که با آرامش و تمرکز کافی بتوان در آن به مطالعه پرداخت. البته این به معنای ساکت بودن مطلق فضا نیست بلکه به معنای آرامش بخش بودن آن است. ویژگی‌های  شخصیتی شما در انتخاب فضای خاص مطالعه و شرایط آن حائز اهمیت است به عبارت دیگر این شما هستید که باید ویژگی‌های مطلوبتان را در انتخاب محیط و چیدمان آن مد نظر قرار دهید. باید در مورد عواملی که حواس شما را پرت می‌کنند تصمیم بگیرید و این که آیا می‌خواهید در حین مطالعه استراحت کنید یا خیر؟ به عبارت دیگر می‌خواهید فضای نشستن شما تا چه حد راحت باشد؟

البته به خاطر داشته باشید که فضای بیش از حد راحت، خواب آور است و در روند مطالعه‌ اختلال ایجاد می‌کند. مطالعه همواره باید نشسته انجام شود و دراز کشیدن بیشتر با خوابیدن تناسب دارد تا کتاب خواندن. صندلی شما در حین مطالعه باید با ارتفاع میز متناسب باشد به نحوی که در نشستن طولانی مدت، به کمر شما آسیبی نرسد. بر روی میز مطالعه هم به تناسب خواست شما می‌تواند دفترچه، کاغذ، قلم و… قرار گیرد و چیدمان فضا به نحوی باشد که به راحتی وسایل مورد نیاز در دسترس باشد.

فضای مناسب برای مطالعه باید از نور کافی برخوردار باشد. نور کم و یا زیاد هر دو آسیب‌زا هستند. در انتخاب رنگ دیوارها پیشنهاد می‌شود که از رنگ‌های خنثی مانند خاکستری روشن، سفید یا شیری استفاده شود. در کنار این رنگ‌ها، المان‌های کوچک محیط با رنگ‌های تند و زنده می‌توانند زیبایی فضا را دو چندان نمایند. وجود گیاهان سبز هم بر طراوت محیط می‌افزاید. البته در نهایت، انتخاب رنگ‌ها و المان‌های موجود باید به نحوی باشد که به تمرکز بیشتر بیانجامد و حواس شما را پرت نکند.

کلام آخر این که فضای مطالعه جایی است که افراد می‌توانند ساعت‌های متمادی در آرامش با کتاب‌ها خلوت کنند و از مطالعه و آموختن لذت ببرند، پس مکان مطالعه یکی از دوست داشتنی‌ترین فضاهای یک خانه است.

 

مهارت قصه‌گویی

مهارت قصه‌گویی (قسمت ۲)

 

چه قصه‌هایی برای روایت مناسب هستند؟

قصه‌هایی که در محافل خانوادگی بیان می‌شوند، قصه‌هایی هستند که باید به نسل بعدی منتقل شوند. مثل داستان‌های تاریخ خانوادگی، داستان‌های عامیانه، قصه‌هایی که دلیل آداب و رسوم خانواده را نشان می‌دهند و داستان‌های مرگ و تولد افراد. بچه‌ها از همه بیشتر داستان تولد خود را دوست دارند. قصه‌گویی‌هایی که می‌توانند با دیدن عکس‌های آلبوم خانوادگی و نمایش عروسکی همراه شوند و مهارت قصه‌گویی راوی می‌تواند این روایت‌ها را جذابتر کند.

نوع دیگری از قصه‌ها که بسیار می‌تواند مورد توجه باشد قصه‌های عامیانه، افسانه و اسطوره‌ها هستند. روانشناسان معتقدند که این نوع قصه‌های خیالی و افسانه‌ای عوامل موثر و قدرتمندی در تکامل بخشیدن به شخصیت کودکان هستند. زبان این قصه‌ها خیالی، شعرگون و دل نشین است و تجربه گوش دادن به آن‌ها لذت بخش است. در بیان این قصه‌ها مهّم است که والدین بتوانند به فرزندان در مرزبندی دنیای خیالی و واقعی کمک کنند و قصه‌های مناسب با سن آن‌ها را بیان کنند. 

یکی از اهداف مهم قصه‌گویی از گذشته‌های دور مفهوم بخشیدن به محیط و توضیح آن بوده‌است. این نوع قصه‌ها به ما کمک می‌کنند تا با احترام به محیط اطراف خود بنگریم و نگاهی موشکافانه و باریک بین به تغییرات محیطی داشته‌باشیم. در حقیقت این نوع قصه‌ها مهارت مشاهده‌ی ما را افزایش می‌دهند مثل قصه‌هایی که به علت به وجود آمدن پدیده‌ها می‌پردازند. این داستان‌ها می‌توانند حاوی نکات ارزشمندی مانند تلاش برای حفظ محیط زیست نیز باشند.

برخی داستان‌ها هم پیام و یا معنویت خاصی ندارند بلکه صرفا سرگرم کننده‌اند. البته نباید از اهمیت این قصه‌ها غافل شد. قصه‌های فکاهی و خنده‌آور که دقایقی چند به آدم‌ها احساس نشاط و رضایتمندی می‌بخشند و با ایجاد خنده حتی می‌توانند در درمان هم موثر باشند. 

ویژگی‌های یک قصه‌گوی خوب کدام است؟

قصه‌گویی در محیط خانه و خانواده راحت‌تر از قصه‌گویی در محیط‌‌های رسمی و جمع‌های بزرگ است. مهم‌ترین عامل موفقیت قصه‌گو روایت طبیعی قصه است به نحوی که گویی قصه از تجربیات و تخیلات خود راوی سرچشمه گرفته نه از آن‌چه که خوانده و یا شنیده‌است.

یکی از شیوه‌های قصه‌‌گفتن برای بچه‌ها تقلید حرکات(پانتومیم) و درآوردن صدای شخصیت‌هاست. هرچند که این‌گونه روایت بسیاری از اوقات برای کودکان لذت بخش است اما شیوه‌ی دقیق و ظریفی نیست و بالاخره لحظه‌ای هم فرا می‌رسد که قصه‌گو چیزی بالاتر از خندیدن و لذت بردن از شنونده خود می‌طلبد.

قصه‌گویی نباید با اغراق و گزافه همراه باشد. بهتر است با صدای آرام و طبیعی بیان شود و قصه‌گویی با ژست مختصر می‌تواند وسوسه انگیزتر از یک قصه‌گویی کاملا پانتومیم باشد. زمان و مکان قصه‌گویی هم مهم است. فضای قصه‌گویی باید صمیمانه باشد و قصه‌گو به روایت داستانی بپردازد که به معنای واقعی کلمه به آن عشق می‌ورزد و به جزییات آن احاطه‌ی کامل دارد. یک قصه‌گوی خوب روایت خود را با سرعت عادی بیان می‌کند و به موضوع و محتوای داستان خود نیز معتقد است. 

____________________________________________________________________________________

* این متن از کتاب مهارت قصه‌گویی ترجمه و گردآوری مصطفی رحماندوست برداشت شده که در سال ۱۳۹۱ توسط موسسه فرهنگی برهان به چاپ رسیده‌است.

مهارت قصه گویی 1

مهارت قصه گویی (قسمت ۱)

چرا مهارت قصه گویی با اهمیت است؟

قرن‌هاست که قصه‌ها بهترین راه بیان آرزوها بوده‌اند. قصه‌ها زبان مشترک انسان‌ها هستند که ارزش‌های معنوی و اخلاقی و سنت‌ها و آداب و رسوم را با خود از نسلی به نسل دیگر انتقال می‌دهند. قصه‌‌ها  همیشه مهم هستند.

حتی امروزه در دنیای مدرن ما که وسایل بسیاری برای سرگرمی و تفریح وجود دارد بدون هزینه و امکانات خاصی در هر جمع خانوادگی و دوستانه‌ای می‌توان قصه گفت و از این طریق به صمیمیت بی‌نظیری با مخاطب دست یافت که انتظار آن از فرم‌های دیگر نمایشی مشکل و حتی گاهی محال است. قصه‌ها موجبات نشاط و بهداشت روانی و درمان ناراحتی‌ها هستند و خلاصه این که باید برای هر سنی قصه گفت چون قصه‌ها خوب و دل نشین و دوست داشتنی‌اند. 

بهترین زمان برای قصه‌گویی چه وقتی است؟

قبل از خواب:

یکی از بهترین اوقات برای قصه‌گویی از زمان‌های قدیم، قصه‌گویی شبانه و قبل از خواب است. پدر و مادرانی که می‌خواهند هرشب برای کودکان خود پیش از خواب قصه بگویند. بهتر است در آغاز، قصه‌ها را با صدای بلند تعریف کنند و هر از گاهی شعری کوتاه را به وسط یا پایان قصه بیافزایند.

اشعاری با آهنگ مناسب که صحنه‌ی هیجان انگیزی نداشته باشند و از ظرایف ادبی کمتری برخوردار باشند اشعاری که با عباراتی موزون و آرامش‌بخش و صدایی دلنشین بیان می‌شوند و به خواب کودک کمک می‌کنند. حتی می‌توان گاهی از بچه‌ها خواست تا خودشان قصه بگویند و والدین صرفاً آن‌ها را همراهی کنند.

در دورهمی‌ها:

_ اوقات دورهم بودن و جمع شدن انسان‌ها از دیگر محافل قدیمی قصه‌گویی است. می‌توان به راحتی انسان‌هایی را تصور کرد که در سال‌هایی دور از ما در کنار شعله‌های آتش گرد هم می‌آمدند و قصه می‌شنیدند. در چنین محافلی بیشتر قصه‌هایی هیجان انگیز کاربرد دارد و شنونده باید اطمینان داشته باشد که روایت سرشار از ترس و وحشت قصه‌گو حتماً پایان شیرین و خوبی به دنبال دارد. این نوع قصه‌گویی مناسب شب‌های اردو و گروه همسالان است.

_ نشست‌ها و جمع‌های خانوادگی هم محل خوبی برای روایت‌ قصه‌هایی هستند که به تاریخ خانواده می‌پردازند. روایت قصه‌ی روزهای مهم ملی و مذهبی در سالگرد آن‌ها هم می‌تواند پیشنهاد جالب توجهی باشد.

_ حتی سالگرد تولد بچه‌ها هم می‌تواند محفل خوبی برای روایت قصه‌ی تولد آن‌ها باشد. بسیاری از کودکان این قصه را بیشتر از قصه‌های دیگر دوست دارند. داستانی که به آن‌ها نشان می‌دهد که چقدر برای دیگران مهم هستند.

هنگام سفر:

_ از دیگر اوقات مناسب برای قصه‌گویی هنگام مسافرت است. سفرهایی طولانی که با قصه‌ها و روایت‌های جذاب علی الخصوص برای کودکان کوتاه و کوتاه‌تر می‌شوند. 

اهمیت مهارت قصه گویی

وقتی کودکان با فوت یکی از نزدیکان، هم‌کلاسی‌ها، بستگان و یا حتی حیوان خانودگی خود مواجهه می‌شوند، گفتن قصه‌ درباره‌ی متوفی به آن‌ها کمک می‌کند تا این حقیقت را بهتر بپذیرند. قصه‌هایی که با خاطرات شیرین کودک عجین شده‌اند.

 

نتیجه‌ این که قصه گفتن باعث ارتباط موثر با یکدیگر و حتی درمان آشفتگی های روحی است و الزاما اوقات خاصی ندارد. قصه‌ها هر روزه و همه‌جا و در هر مکانی قابلیت روایت دارند.

 

____________________________________________________________________________________

* این متن از کتاب مهارت قصه گویی ترجمه و گردآوری مصطفی رحماندوست برداشت شده که در سال ۱۳۹۱ توسط موسسه فرهنگی برهان به چاپ رسیده‌است.

قصه-گویی-هنر-آشتی-با-کتاب

قصه گویی، هنر آشتی با کتاب

 

قصه گویی در گذشته و حال

قصه‌ها احتمالاً قدیمی‌ترین نوع ادبیات در جهان هستند. به راحتی می‌شود آدم‌ها را از روزگاران قدیم تا به امروز تصور کرد که در جمع‌های کوچک و بزرگ خانوادگی و دوستانه، در کنار گرمی بخاری یا رقص لذت‌بخش شعله‌های آتش نشسته‌اند و سکوت عمیق جنگل و فضای کوچک خانه‌ها را با صدای گرم قصه‌گو و هیجان شنوندگان در هم می‌آمیزند.

قصه‌ها قدمتی به بلندای تاریخ دارند. قصه‌ها در حقیقت همان داستان‌های شفاهی هستند که نسل به نسل و سینه به سینه منتقل می‌شوند و گاهی به صورت مکتوب و به شکل کتاب‌ها و نوشته‌ها درمی‌آیند. اسطوره‌ها و ادبیات کهن هرسرزمینی از دل همین قصه‌هاست که سر بلند می‌کند. اصلاً نسل‌های قدیم را بیشتر با قصه‌گفتن می‌شناسند مادربزرگ‌ها و پدربزرگ‌ها هنوز هم همان قصه‌گو‌های شیرین دوران کودکی هستند که درازی شب‌ها را برای نوه‌های کوچکشان به خاطرات شیرین و بی بدیل تبدیل می‌نمایند.

هرچند در دنیای امروز کمتر از گذشته‌ها  قصه گفته می‌شود. اما این موضوع هم‌چنان امری مهم و لذت‌بخش است. قصه‌گویی یکی از بهترین راه‌های ارتباط گرفتن با کودکان و آموزش آن‌هاست و قصه‌ وسیله‌ی خوبی برای انتقال هنجارها و آداب و رسوم  جامعه به کودکان است. هرچند باید گفت که قصه گفتن و شنیدن تنها اختصاص به بچه‌ها ندارد و این مهارت وسیله‌ی خوبی برای ارتباط گرفتن خلاقانه با انسان‌ها در تمام سنین است.

با قصه گفتن می‌توان آدم‌ها را با دنیای کتاب‌ و ادبیات آشتی داد. دنیای مکتوب واژه‌ها که با خلاقیت تمام به دنیای ادبیات شفاهی و نمایش‌ تبدیل می‌شود.

ویژگی‌های یک قصه‌گوی خوب

قصه‌گویی علاوه بر ادبیات به هنر تئاتر هم نزدیک است. یک قصه‌گوی خوب به نحوی قصه‌اش را روایت می‌کند که گویی خود آن وقایع را تجربه کرده‌است نه این که صرفاً آن را شنیده باشد. او در روند کار، هنر سخن گفتن و به کاربردن صحیح واژه‌ها را به خوبی می‌آموزد و بر فراز و فرود صدا و لحن روایت خود مسلط می‌شود.

گاهی صدای قصه‌گو با تغییر شخصیت‌ها تغییر می‌کند گاهی هم از جا به جاشدن و حرکت دست‌هایش کمک می‌گیرد. به عبارت دیگر قصه‌گویی نوعی نمایش یک نفره است و قصه‌گو باید بتواند با حرکات و سخنان خود تمام اجزای یک قصه را هم چون یک تابلوی نقاشی زیبا برای مخاطبان ترسیم نماید.

نگاه به چشمان مخاطب و درک هیجانات و احساسات او تجربه‌ی لذت بخشی است که به صمیمیت دو طرف می‌انجامد و در نهایت این هنر قصه‌گویی است که کمک می‌کند حرف دل انسان‌ها و تخیلات ایشان به نحوی خلاقانه به دیگری انتقال یابد. 

تربیت فرزندان کتابخوان - نشر آثار سبز

چگونه یک فرزند کتابخوان تربیت کنیم؟ (قسمت دوم)

چه طور می‌شود جامعه‌ای کتابخوان داشت؟ جامعه‌ای که هرگوشه‌اش که سرک بکشی از مترو و اتوبوس گرفته تا نیمکت‌های چوبی پارک و صندلی‌ کافی‌شاپ‌‌ها مملو از آدم‌هایی باشد که غرق در مطالعه‌اند. کسانی که با صفحات کتاب‌هایشان خلوت کرده‌اند و برای مطالعه ارزش قایل هستند.  

برای پرورش یک انسان کتابخوان باید از کودکی او را دلبسته‌ی کتاب و مطالعه کرد. بچه‌ها منابع بزرگ سرمایه‌گذاری هستند. در وجود این موجودات کوچک می‌شود آرزوها و آینده‌های هزار رنگ را ترسیم کرد. اما چگونه مادر و پدری می‌توانند فرزند خود را کتابخوان کند؟ علاقه‌مند کردن بچه‌ها به کتاب مانند هر کار دیگری راه و روش دارد و مانند هیچ آموزش دیگری با اجبار حاصل نمی‌شود. 

روش‌هایی برای تربیت فرزندانی کتابخوان

در دسترس بودن کتاب

کتاب‌ باید جز لاینفک خانه‌های ما باشد. اگر کودک به سادگی به کتاب دسترسی داشته باشدبه راحتی به سوی آن میل می‌کند. وقتی کتاب در محیط زندگی بچه‌ها نباشد یا صرفاً اختصاص به دکور‌ها و قفسه‌های بلند داشته‌ باشد، کودک ما از لذت ورق زدن و دیدن تصاویر و ارتباط گرفتن با کتاب‌ها محروم می‌شود. بچه‌ها حتی می‌توانند قفسه‌های کتاب مخصوص به خودشان را داشته باشند و با سلیقه‌ی خودشان آن‌ها بچینند.

کتاب خواندن برای بچه‌ها

قدیمی‌ترین روشی که از روزگاران قدیم برای ارتباط گرفتن بچه‌ها با کتاب به کار گرفته شده همان کتاب خواندن برای بچه‌هاست که صد البته روش مناسبی هم هست. کتاب خواندن برای کودکان در ایجاد پیوند با آن‌ها  موثر است. فرقی نمی‌کند که کودک شما چه سن و سالی داشته باشد حتی اگر نوزاد هم باشد می‌شود برای او کتاب خواند. برای کودک در این سنین فرقی ندارد که محتوای کتاب چیست همین که صفحات کتاب و تصاویر آن را ببیند و مطالب آن را با صدای لذت بخش شما بشنود کفایت می‌کند.

بدین ترتیب برای او کتاب خواندن به عنوان یک فعالیت روزمره‌ در زندگی شناخته می‌شود  البته هر سنی کتاب خاص خود را می‌طلبد. مثلا در سنین بالاتر کتاب‌های تخته‌ای با تصاویر اندک و  جذاب برای کودکان مناسب‌تر است. هنگامی که کودک شما با کلمات آشنا می‌شود کتاب‌های مصور می‌تواند پیشنهاد خوبی برای او باشد .برخی کودکان از متن می‌ترسند و متن‌های طولانی آن‌ها را خسته می‌کند پس کتاب‌های مصور با تصاویر خود می‌تواند کمک حال آن‌ها باشد. به خاطر داشته باشید که کتاب خواندن زمان اختصاصی خاصی نمی‌خواهد. می‌توان حتی از زمان صبحانه، حمام کردن کودک و … هم استفاده کرد. 

عشق ورزیدن به کتاب و کتابخوانی

جایگاه کتاب صرفاً در خانه نیست. کتاب می‌تواند همه‌جا همراه ما باشد در اتوبوس، مطب دکتر یا هرجای دیگری که زمانی آزاد وجود دارد می‎توان با خواندن کتاب کودکان را سرگرم کرد. این به مراتب بهتر از سرگرم شدن کودکان با تلفن همراه است حتی می‌شود با کودکان به کتابخانه‌ها و کتاب فروشی‌ها سرزد و به آن‌ها فرصت قدم زدن در بین قفسه‌های کتاب و انتخاب کتاب‌های مختلف را بخشید. 

خلاقیت برای تربیت فرزندانی کتابخوان

برای کتاب‌خوان کردن کودکان می‌توان راهکارهای متنوعی خلق کرد برای مثال می‌توان در خانه ساعتی را به مطالعه کل اعضای خانواده اختصاص داد یا یک کتابخانه خانوادگی راه اندازی کرد که دوستان فرزند شما از آن کتاب به امانت می‌گیرند یا به فرزند شما کتاب امانت می‌دهند حتی می‌توان بچه‌ها را تشویق کرد که با یکدیگر کتاب بخوانند. بچه‌های بزرگ‌تر عاشق آن هستند که توانایی خواندن خود را به کودکان کوچک‌تر نشان بدهند پس می‌توان از این فرصت‌ها به خوبی استفاده کرد و آرام آرام کودکان را به سوی لذت مطالعه سوق داد. 

چگونه فرزند کتابخوان تربیت کنیم - نشر آثار سبز

چگونه یک فرزند کتابخوان تربیت کنیم؟ (قسمت اول)

در دنیای امروز شاید کمتر با بچه‌های عاشق کتاب و مطالعه رو به رو شویم. تکنولوژی، بازی‌های کامپیوتری، انیمیشن‌ها و فیلم‌های رنگارنگ به حدی ذهن و دنیای کودکان را اشغال کرده که جایی برای لذت ورق زدن کتاب و مطالعه باقی نگذاشته‌است پس علاقه‌مند کردن این موجودات کوچک به کتاب تا حدودی نیاز به تلاش و صبوری دارد و صد البته که این والدین کتابخوان هستند که می‌توانند کودکان خود را به کتاب خواندن تشویق و ترغیب کنند و فرزند کتابخوان تربیت کنند، نه والدینی که کتاب جایگاهی در زندگی آن‌ها ندارد.

فرزند کتابخوان و کتاب‌های مناسب با سن او

کتاب‌خوان کردن بچه‌ها هم راه و روش دارد. بچه‌ها در سنین متفاوت شرایط و علاقه‌مندی‌های خاص خودشان را دارند و اگر کتاب‌هایی نامناسب به آن‌ها معرفی کنیم شانس موفقیت ما به احتمال قوی کمتر می‌شود تا زمانی که کتاب‌های مناسب با سن و نیاز آن‌ها را پیش رویشان قرار دهیم.

کودکان ۲ تا ۴ سال

مثلا بچه‌ها در سنین پایین‌تر بیشتر به تصاویر علاقه دارند تا به کلمات. تصاویر رنگارنگ خیره‌شان می‌کند و  کتاب برایشان بیشتر وسیله‌ی بازی است تا مطالعه. پس باید به آن‌ها اجازه بدهیم تا به راحتی با این اسباب‌بازی‌های جذاب بازی کنند. کتاب‌های پارچه‌ای می‌توانند گزینه‌های مناسبی برای این دوران باشند.

 بچه‌های بزرگتر از دوسال کم کم دیگر کتاب‌ها را می‌شناسند و مشتاق کشف دنیای هیجان‌انگیز داخل آن‌ها هستند. پس در این سن باید سراغ کتاب‌هایی با تصاویر زیبا و کودکانه و اشعار و داستان‌های آهنگین برویم. اجرای تئاترهای عروسکی هم در کنار خواندن داستان پیشنهاد هیجان انگیزی برای بچه‌های این سنین است.

کودکان ۴ تا ۶ سال

 کودکان در چهار تا شش سالگی ممکن است بارها و بارها از شما بخواهند تا داستان مورد علاقه‌شان را برای آن‌‎ها تعریف کنید، ده بار، بیست بار، سی بار و شاید حتی چهل بار. حق دارید کلافه شوید اما صبور باشید، بچه‌ها تکرار کردن را دوست دارند. در این سن بچه‌ها عاشق داستان‌های خنده دار هستند پس حسابی می‌توانید با آن‌ها بخندید و از کتاب‌ خواندن لذت ببرید.

 بچه‌ها هرچه قدر بزرگ‌تر می‌شوند، بیشتر می‌توانند با کلمات و داستان‌ها ارتباط بگیرند حتی می‌توان با نشان دادن تصاویر کتاب‌ از آن‌ها خواست تا ادامه‌ی داستان‌ را خودشان حدس بزنند و به این ترتیب تخیلات آن‌ها هم درگیر خلق داستان‌ها می‌شود.

و بلاخره این که می‌توان با سرزدن به دنیای زیبای کتاب‌ها و مطالعه‌ی آن‌ها در کنار بچه‌ها اوقات زیبا و هیجان‌انگیزی را رقم زد. کودکان موجودات بی‌نظیری هستند و کتاب‌خواندن می‌تواند بهانه‌ی خوبی برای ما باشد تا در کنار آن‌ها وقت بگذرانیم و از رهگذر کتاب‌ها آن‌ها را بیشتر بشناسیم. پس بیایید تا با بچه‌ها کتاب بخوانیم و فرزند کتابخوان تربیت کنبم.

کتاب-یا-فیلم؟ - انتشارات آثار سبز

چرا فیلم جای کتاب‌ را نمی‌گیرد؟

در فواید کتاب خواندن سخن‌ها گفته‌ و نوشته‌اند و همه‌ی ما بارها و بارها این سخنان را شنیده‌ و خوانده‌ایم اما چرا در دنیای امروز با پیشرفت تکنولوژی و ساخت‌ فیلم‌های جذاب و زیبا باید وقت خود را صرف خواندن کتاب نماییم ؟ تفاوت فیلم و کتاب در چیست؟ آیا کتاب خواندن مزیتی هم دارد؟ آیا در آینده فیلم جای کتاب را می‌گیرد؟

مزیت یک کتاب بر فیلم اقتباس‌شده از همان کتاب چیست؟

حتماً تا به حال برایتان پیش آمده‌است که کتابی را خوانده باشید و بعدتر فیلم همان کتاب را ببینید و احساس کنید که چقدر این دو تجربه با یکدیگر متفاوت ‌است. اما چرا خواندن کتاب ارجحیت دارد؟

 خواندن یک داستان جذاب به شما این امکان را می‌دهد که از آغاز تا پایان کتاب، شخصیت‌های قصه، فضاها، مکان‌ها، رفتارها و حرکات را در ذهن خود مجسم کنید. کتاب‌ها ذهن شما را آزادتر می‌گذارند و به تخیلات شما پروبال می‌دهد و به شما فرصت می‌دهند تا آن طور که می‌خواهید قصه‌ها رادر ذهن خود بیارایید. درحالی که فیلم‌ها تصاویری از پیش تعیین‌شده و تغییرناپذیر هستند.

کتاب‌ها با رقص کلمات و هنر نویسندگان در آمیخته‌اند و فیلم‌ها به ناچار این بعد از داستان‌ها را کنار می‌گذارند. روایت هنرمندانه‌ی یک کتاب در فیلمی اقتباس شده از همان کتاب محو و کمرنگ می‌شود.

داستان‌ها می‌توانند از دنیای درونی افراد سخن بگویند، احساسات بسیار شخصی، زاویه‎‌ی دید و تفکرات فردی خواننده‌ی کتاب را با او همدرد و همراه می‌کند. با خواندن داستان‌ها گاهی از درون یک فرد به دنیا می‌نگریم در حالی که با فیلم‌ها از منظری بیرونی همان فرد را می‌بینیم پس کتاب‌ها می‌توانند روای بهتری برای درونیات انسان‌ها باشند هرچند که فیلم‌ها سرشار از دیالوگ‌ها و گفت‌وگوها و سخن‌ها هستند. کتاب‌ها این دوستان کاغذی و جذاب فوایدی برای مخاطبان خود دارند که هیچ‌ رقیبی جای خالی آن‌ها را پرنمی‌کند.

مهم‌ترین دلیلی که فیلم‌ها جای کتاب‌ها را نمی‌گیرند!

مهم‌ترین دلیلی که فیلم جای کتاب را نمی‌گیرد بینش عمیقی است که مطالعه‌ی کتاب‌ها به خوانندگان خود می‌بخشند. بهترین راه کسب معلومات خواندن کتاب است.

برای مثال شما ممکن است چندین فیلم درباره‌ی موضوع خاصی دیده‌باشید اما در نهایت نمی‌توانید درباره‌ی آن موضوع با آگاهی و بینشی عمیق سخن بگویید در حالی خواندن کتابی خوب در همان حوزه به شما این توانایی را می‌دهد که به صورتی روشمند از آن موضوع آگاه شوید.

 معلومات یک کتاب علمی خوب در قالب هیچ فیلم‌نامه‌ای نمی‌گنجد و یک فیلم و فیلم‌نامه‌ی خوب برای ساخته شدن حتما نیاز به مطالعه‌ی کتاب‌‌ها و منابع غنی دارد. سازنده‌ی توانای یک فیلم به خوبی می‌داند که برای ساخت آن نیازمند آگاهی‌ و دانش است. دانشی که تنها در مطالعه نهفته است و این مهم‌ترین راز برتری کتاب است.

فواید مطالعه و خواندن کتاب - نشر آثار سبز

معجزه‌ی مطالعه – قسمت دوم

مطالعه یعنی رو به رو شدن با دنیای عظیم کلمات. کلماتی که دست به دست هم داده و مانند تار و پودهای یک فرش زیبا در هم تنیده می‌شوند تا مفاهیم مختلف را نفش بزنند. خواندن هر ورق از یک کتاب، دنیای جدیدی از کلمات را پیش روی ما قرار می‌دهد. کلماتی که دایره‌ی واژگان ما را می‌افزایند و به ما کمک می‌کنند تا در هر موقعیت ابزارهای بیشتری برای بیان مفاهیم مورد نظر خود داشته باشیم.

با کتاب خواندن چه اتفاقی در مغز می‌افتد؟

با خواندن هر ورق از یک کتاب، دنیایی از اطلاعات، اسامی، شخصیت‌ها، وقایع و ماجراها به ذهن ما سرازیر می‌شوند و تا پایان کتاب، ماجراهای بسیاری در حافظه‌ی ما نقش می‌بندد پس کتاب‌ها به ما کمک می‌کند تا حافظه‌ی بهتری داشته باشیم. کتاب‌ها سلول‌های خاکستری مغز ما را به چالش می‌کشند و آن‌ها را تکاپو می‌اندازند. همان طور که جسم ما نیاز به ورزش و جنب و جوش دارد، مغز ما هم به ورزش کردن نیازمند است. سلول‌هایی که با فعالیت مداوم  روز به روز قوی‌تر می‌شوند قطعا از بیماری‌هایی مانند آلزایمر فاصله می‌گیرند.

کتاب خواندن یعنی دیدن مسائل از زاویه‌ی نگاه دیگران یعنی دیدن وجوهی که تا به حال به درستی آن‌ها را ندیده‌ایم. پس کتاب‌ها به ما کمک می‌کنند تا مسائل را بهتر درک کنیم و تصویر درست‌تر و کامل‌تری از آن‌ها را بیابیم. بنابراین کتاب‌ها بر دانش ما می‌افزایند. اطلاعات گوناگون  به ما کمک می‌کنند تا مسائل خود را بهتر تجزیه و تحلیل کنیم، مسایلی که هرروز با آن‌ها رو به رو هستیم و به ناچار باید ابعاد مختلف آن را مانند تکه‌های یک پازل در کنار یکدیگر بگذاریم.

فواید کتاب خواندن

خواندن کتاب‌های خوب ما را با هنر زیبای نویسندگی آشنا می‌کند. ادبیات هنر قرار دادن کلمات در کنار یکدیگر برای نقش زدن تخیلات زیبا و رنگارنگ است. ادبیات مادر سینما، تئاتر، انیمیشن و… است. یک فیلم زیبا از یک داستان زیبا آغاز می‌شود.

فواید خواندن کتاب و مطالعه
فواید خواندن کتاب و مطالعه

 کتاب‌های خوب به ما کمک می‌کنند تا شاهکار نویسندگان دنیا را به چشم ببینیم. کتاب‌ها مانند آثار هنری ارزشمندی هستند که نویسندگان از آن‌ها الهام می‌گیرند همان طور که فیلمسازها تحت تاثیر فیلم‌های یکدیگر قرار می‌گیرند یا حتی موسیقیدان‌ها و نقاش‌هاو… نوشتن هم هنری است که عده‌ای زیر و بم‌های آن را آزموده‌اند پس خواندن آثار آن‌ها ما را هزاران پله به پیش می‌راند.

نتیجه‌گیری

در مجموع مهم نیست که ما چقدر به معنای واقعی کلمه یک نویسنده باشیم کتاب‌های خوب دست ما را می‌گیرند و گام به گام به ما می‌آموزند که چگونه بهتر بنویسیم.

کتاب

معجزه‌ی مطالعه‌ – قسمت اول

هرکدام از ما تنها یک بار به دنیا می‌آییم. یک برهه از تاریخ را به چشم خود می‌بینیم. آدم‌های معدودی می‌شناسیم و در هر لحظه تنها می‌توانیم در یک گوشه از این جهان خاکی زندگی کنیم. اما دنیای کتاب ها به تو فرصت بارها و بارها زندگی کردن را می‌دهد. کتاب‌ها، مرزهای زمان و مکان و تجربه‌ها را می‌شکنند. در اتاق خود می‌نشینی و یک بار سر از روم باستان در‌آوری، بار دیگر با سربازان جنگ جهانی همراه ‌شوی. ممکن است همراه با الیورتوئیست کوچک، کوچه پس کوچه‌های لندن را بپیمایی و یا همراه با داستایوفسکی سرمای سخت سن‌پترزبورگ را تجربه کنی و حتی شاید همراه با ژول ورن فرانسوی در هشتاد روز دور دنیا را بگردی.

جنگ‌ها، بیم‌ها، مرگ‌ها، از دست دادن‌ها، پیروزی‌ها، عشق‌ها، امیدها و خلاصه هرآنچه دیگران زیسته و تجربه کرده‌اند را با کتاب‌ها بار دیگر زندگی می‌کنی.

کتاب خواندن یعنی دیدن دنیا از دریچه‌ی نگاه و تجربه‌ی نویسندگان یعنی تماشای دنیا از پشت عینک دیگران. این تماشا کردن یک فرصت جدید است، فرصت بارها و بارها زیستن. کتاب به شما کمک می‌کند تا دیگران را بهتر درک کنید. وقتی کتاب می‌خوانید همراه با نویسنده‌ی کتاب خوشحال می‌شوید، می‌خندید، گریه می‌کنید، درد می‌کشید، فریاد می‌زنید، حیرت‌زده می‌شوید و… یعنی شما احساسات نویسنده‌ی کتاب را درک کرده‌اید و حتی می‌توانید از زاویه‌ی نگاه او جهان را ببینید و استدلال کنید. پس کتاب‌ها قادر هستند تا از شما انسان‌های همدل و مهربان‌تری بسازند.

ما با کتاب‌ها بزرگ می‌شویم. آن‌ها به ما کمک می‌کنند تا مسائل را از زاویه‌های مختلف ببینیم. کتاب‌ها روز به روز بر دانسته‌های ما می‌افزایند تا در فرصت کوتاه زندگی خود پربارتر زندگی کنیم. خواندن، درخت سرسبز و پرباری است که هرلحظه میوه تروتازه و شیرین‌تری را به ثمر می‌نشاند، درختی که با هرورق  پربارتر و سنگین‌تر می‌شود.

خواندن یعنی غرق شدن در دنیای بی‌نظیر تخیلات. تصاویر پیش چشم ما جان می‌گیرند. سوار بر بال گشوده‌ی کتاب‌ها بر فراز قصرها، خرابه‌ها، جنگل‌ها و بیابان‌ها پرواز می‌کنیم. کوچه پس کوچه‌های قدیم و جدید را می‌بینیم. همراه با رستم دستان با دیو سپید می‌جنگیم. ققنوس افسانه‌ای را ملاقات می‌کنیم و شاید حتی در مکتب‌خانه‌ای قدیمی همراه با لیلی و مجنون خردسال درس دلدادگی بیاموزیم….

کتاب یعنی کلماتی که با قلم فرد دیگری برروی کاغذ سراریز شده‌است. کسی که او را نمی‌بینی اما کلمات و جملاتش با تو سخن‌ها می‌گوید و این یعنی یک اعجاز واقعی …