چرا کتاب نبرد با تانک ها را بخوانیم؟
جنگ و مبارزه با شرایط فیلمها و داستانهای جذاب و پرهیجان فرق میکند. یک شبه نمیتوان به قهرمان بزرگ میدان تبدیل شد. نمیشود مثل رستم دستان با نیروی عجیب و باورنکردنی در چشم بر هم زدنی دشمن را تار و مار کرد و فاتحانه به شهر و دیار خود بازگشت. مبارزه کردن نیاز به آموزش دارد. تلاش و احساس مسئولیت میخواهد. اصول کار گروهی را میطلبد، همکاری و همراهی با دیگران، فداکاری، شجاعت و…. در یک کلمه برای مبارزه باید شرایط را از نزدیک لمس کرد. باید مثل سهراب قصهی ما، عزم سفر به جبهههای جنگ کرد و قدم به قدم و گام به گام با شرایط واقعی محیط آشنا شد. حتی گاهی کمی هم زخم برداشت و در نهایت در کنار باقی رزمندگان برای دفاع از سرزمین و دین و ایمان خود از جان و دل کوشید.
سهراب قصهی ما یک نوجوان پرشور و شیطان است که قدم به جبهه میگذارد. در آغاز کمی برای جنگیدن و پذیرفتن نقشهای مهم عجله دارد. اما کم کم تلاش میکند، آموزش میبیند و از مقام همراهی با آشپز جبهه به نقش بیسیمچی فرمانده ارتقا مییابد. حالا دیگر سهراب در دل جنگ است، در دل خط مقدم و آتش و گلوله. جایی که سهراب و همرزمانش با دستهی بزرگ تانکها رو به رو میشوند. دهها تانک آهنی مرگبار که در برابر رزمندگان صف کشیدهاند. دیگرخبری از خیال نیست. این نقطه از ماجرا دیگر جایی است که سهراب میتواند واقعا خودی نشان بدهد همان خواستهای که از آغاز با تمام وجود در جست و جوی آن بودهاست.
این کتاب شامل چه بخشهایی است ؟
کتاب نبرد با تانک ها چهارمین جلد از مجموعه کتاب کمیک استریپ سهراب بزرگ مرد کوچک است. این مجموعه، داستان نوجوانی پرشور و شیطان به نام سهراب را روایت میکند که برای بار نخست عازم جبهههای نبرد شدهاست. سهراب با طی کردن ماجراهای بسیار در نهایت موفق میشود که خود را به خط مقدم جبهه برساند و سختیهای آن را از نزدیک تجربه کند.
کتاب نبرد با تانکها به نوجوانانی پیشنهاد میشود که میخواهند با خواندن این کتاب کمیک استریپ، با سهراب و حال و هوای بانشاط نوجوانیش همراه شوند و جبهه و جنگ و دفاع رادر کنار او از نزدیک تجربه نمایند.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.